خوشا از بند دام عشق رستن

ز دست بی وفایان دل گسستن

نصیب این دل وامانده این شد

شکستن هی شکستن هی شکستن


آه از این دل آه از این جام امید

عاقبت بشکست و کس رازش نخواند

چنگ شد در دست هر بیگانه ای

ای دریغا کس به آوازش نخواند