اس ام اس غمگین و احساسی جدید
نمی دانم میان این
خاکسترهای سوخته
هنوز به دنبال کدام رد
خیانتی ؟
::
::
وقتی کسی که باید تو را بفهمد ، درکت نمی کند
دوست نداری خودت را به هیچکس ِ دیگر بفهمانی . . .
::
::
ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط !
یا جای غلط بودیم در زمان درست ! و همیشه همدیگر را از دست داده بودیم . . .
::
::
غمگین و احساسی
حرف هادارم اما…بزنم یانزنم؟
باتوام با تو خدایا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:
دست بر میوه حوا بزنم یا نزنم؟
::
::
چه سخت است،
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،
و دل سپردن به قبرستان جدایی ،
وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،
تا رهگذری ،
بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…
::
::
به سیــــــــــــــــــــــــم آخر…
ساز میزنم امشــــــــــــــــــــــــب…!
به کوری چشم دنیــــــــــــــــــــــــا….
که ســــاز مخالــــــــــــــــــــــــف میزنــــــــــــــــــــــــد…
با من….!!
::
::
غمگین و احساسی
خدایا !
کسی غیر از تو با من نیست …
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز روشن نیست …
کسی اینجا نمیبینه ، که دنیا زیر چشماته !
یه عمره یادمون رفته ، زمین دار مکافاته !
فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه ها کردم !
که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم !
خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن !
شنیدم گرمه آغوشت ، اگه میشه منم جا کن …
::
::
من در این سن جوانی زجهان سیر شدم
صورتم گرچه جوان است زدل پیر شدم
اشتباهی ک همه عمر پشیمانم کرد
اعتمادیست ک بر مردم دوران کردم…
::
::
کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت
کاش میشد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت
کاش میشد از قلمهایی که بر عالم رواست
با محبت ، با وفا ، با مهربانیها نوشت
کاش میشد اشتباه هرگز نبودش در جهان
داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت
::
::
جملات غمگین و احساسی
کسی دیگر نمی کوبد دَرِ این خانه ی متروک ویران را،
کسی دیگر نمیپرسد چرا تنهای تنهایم
و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمیماند،
ومن گریان و نالانم و من تنهای تنهایم،
درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال منِ غمگین نمیپرسد
و من دریای پراشکم ک توفانی به دل دارم درون سینه ی پر جوش خویش،
اما کسی حال من تنها نمیپرسد و من چون تک درخت زرد پاییزم ک هردم با نسیمی می شود
برگی جدا از او و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند……
::
::
بادکنک من …
تاب نفسی را که به آن دادهام ندارد …
ببین چگونه سر به هر کجا میزند …
::
::
گاهی پروانه ها هم
اشتباه عاشق میشوند!
به جای شمع گردچراغ های بی احساس خیابان میمیرند…
::
::
عمریست نشسته ام
پای لرز خربزه هایی
که هیچوقت یادم نمی آید
کی؟!
خوردمشان…
::
::
نوشته هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
::
::
معلممان می گفت:
زیر کلماتی که نمی دانید خط بکشید
حالا بعد از این همه سال
این همه عمر
این همه کتاب
به زیر همه دنیا خط می کشم…
::
::
انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مـزمـن !
دیـــگـر مـهـم نـیـســت : بــــــــــودن یا نـبـــــــــودن ؛ دوست داشـتــن یا نـداشـتـــن
آنـچه اهـمـیـت دارد کــــشــــداری رخـوتـنـاک حسی است که،
دیگر تـو را به واکـنـش نمیکـشانــــد !
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی و نـگـاه میکـنی و نـگــــــــــاه…
::
::
امان از این بوی پاییز و آسمان ابری که آدم نه خودش می دونه دردش چیه نه دیگران . . .
::
::
چه تفاوت عمیقیست بین تنهایی قبل از نبودنت و تنهایی پس از نبودنت !
::
::
لعنت به بعضی آهنگا
به بعضی خیابونا
به بعضی حرفا
لعنتیا آدمو میبرن به روزایی که واسه از بین بُردنش تو ذهنت ویرون شدی . . .
::
::
شدم مثل یه آدمی که دردو دلش رو تو یه جمعی گفته ، حضار بعد از کلی خنده گفتن
خیلی خوب بود ، این یکی رو نشنیده بودیم !
::
::
آدما از جنس برگن
گاهی سبزن
گاهی پاییزن و زردن
زمستون دیده نمیشن
تابستون سایبون سبزن
آدما خیلی قشنگن
حیــــــــــــــــــف که هر لحظه یه رنگن…
::
::
ای کاش آدما می فهمیدن که خوشبخت شدنشون در گرو بدبخت شدن آدمای دیگه نیست !
::
::
مدتیــــست دلم شکســــته از همان جای قبلـی … !
کاش میشد آخر اسمــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی … !
کاش میشـــــــد فریاد بزنم : “ پایــــــان ”
دلم خیـــــــلی گرفته اســـت …………..
اینجا نمیتـــــوان به کسی نزدیـــــــک شـــــــد …
آدمهـــا از دور دوست داشتــــنی ترنــــد … !
::
::
مثل نور که باشی حتی اگر تمام درها را به رویت ببندند پرده ها را هم بکشند ، درزها را هم بگیرند ، باز هم شکافی برای عبور پیدا میکنی !
همه می دانند که نور نام همان فرشته ای است که هرگز پنهان شدن را نیاموخته است . . .
::
::
همه به عیادتم آمدند . . .
یکی برایم یه دسته گل زیبا آورد ، یکی کتاب شعر مورد علاقه ام . . .
یکی بسته شکلات محبوبم . . .
اما من هنوز در فکر اویم که اگر می آمد با دستان خالی اش معجزه میکرد . . .
::
::
کاش دنیا یکبار هم که شده
بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد
این بردهای تکراری برایش؟!
::
::
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﻫﺎ ، ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺭﺍ ﺳﻔﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . . .
::
::
بازم جمعه و بازم دل تنگ
خدایا کاش جمعه رو از زندگی من برداری
این صبح های خالی و این ظهر های ساکت و غروبهای دلتنگش رو
چه فرقی داره واسه من اگه یه روز از روزای بی حاصلم کم بشه
زمزمه های امروزم رو اینجا به یادگار می ذارم شاید هفته بعد من شش روز باشه…
::
::
دلِ سبــــــزم را گــــــ ــــ ـره زد ..
و رفتـــــــ ــــ ــ تا بـــــــه آرزوهـــایش برســــد ..
::
::
زندگی به من آموخت که هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست . . . !
::
::
مهربانتر از من دیدی ؛ نشانم بده . . .
کسی که بارها بسوزانیش و باز هم با عشق نگاهت کند !
::
::
مگر بین منو تو چقدر فاصله است که هر چقدر سکوت میکنم … نمیشنوی؟
::
::
همیشه باید کسی باشد
تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد …
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد …
کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد
به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
.
همیشه باید کسی باشد همیشه…!
::
::
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست
 
خاکسترهای سوخته
هنوز به دنبال کدام رد
خیانتی ؟
::
::
وقتی کسی که باید تو را بفهمد ، درکت نمی کند
دوست نداری خودت را به هیچکس ِ دیگر بفهمانی . . .
::
::
ما همیشه یا جای درست بودیم در زمان غلط !
یا جای غلط بودیم در زمان درست ! و همیشه همدیگر را از دست داده بودیم . . .
::
::
غمگین و احساسی
حرف هادارم اما…بزنم یانزنم؟
باتوام با تو خدایا بزنم یا نزنم؟
گفته بودم که به دریا نزنم دل اما
کو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟
از ازل تا به ابد پرسش آدم این است:
دست بر میوه حوا بزنم یا نزنم؟
::
::
چه سخت است،
تشییع عشق بر روی شانه های فراموشی ،
و دل سپردن به قبرستان جدایی ،
وقتی که میدانی پنج شنبه ای نیست ،
تا رهگذری ،
بر بی کسی ات فاتحه ای بخواند…
::
::
به سیــــــــــــــــــــــــم آخر…
ساز میزنم امشــــــــــــــــــــــــب…!
به کوری چشم دنیــــــــــــــــــــــــا….
که ســــاز مخالــــــــــــــــــــــــف میزنــــــــــــــــــــــــد…
با من….!!
::
::
غمگین و احساسی
خدایا !
کسی غیر از تو با من نیست …
خیالت از زمین راحت ، که حتی روز روشن نیست …
کسی اینجا نمیبینه ، که دنیا زیر چشماته !
یه عمره یادمون رفته ، زمین دار مکافاته !
فراموشم شده گاهی ، که این پایین چه ها کردم !
که روزی باید از اینجا ، بازم پیش تو برگردم !
خدایا وقت برگشتن ، یه کم با من مدارا کن !
شنیدم گرمه آغوشت ، اگه میشه منم جا کن …
::
::
من در این سن جوانی زجهان سیر شدم
صورتم گرچه جوان است زدل پیر شدم
اشتباهی ک همه عمر پشیمانم کرد
اعتمادیست ک بر مردم دوران کردم…
::
::
کاش میشد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت
کاش میشد هر چه هست بر دفتر خوبی نوشت
کاش میشد از قلمهایی که بر عالم رواست
با محبت ، با وفا ، با مهربانیها نوشت
کاش میشد اشتباه هرگز نبودش در جهان
داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت
کاش دلها از ازل مهمور حسرتها نبود
کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت
::
::
جملات غمگین و احساسی
کسی دیگر نمی کوبد دَرِ این خانه ی متروک ویران را،
کسی دیگر نمیپرسد چرا تنهای تنهایم
و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمیماند،
ومن گریان و نالانم و من تنهای تنهایم،
درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال منِ غمگین نمیپرسد
و من دریای پراشکم ک توفانی به دل دارم درون سینه ی پر جوش خویش،
اما کسی حال من تنها نمیپرسد و من چون تک درخت زرد پاییزم ک هردم با نسیمی می شود
برگی جدا از او و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند……
::
::
بادکنک من …
تاب نفسی را که به آن دادهام ندارد …
ببین چگونه سر به هر کجا میزند …
::
::
گاهی پروانه ها هم
اشتباه عاشق میشوند!
به جای شمع گردچراغ های بی احساس خیابان میمیرند…
::
::
عمریست نشسته ام
پای لرز خربزه هایی
که هیچوقت یادم نمی آید
کی؟!
خوردمشان…
::
::
نوشته هایم که چراغ قلبت را روشن نکرد !
امشب تمامشان را بسوزان شاید بتوانی تنهایی ات را ببینی . . .
::
::
معلممان می گفت:
زیر کلماتی که نمی دانید خط بکشید
حالا بعد از این همه سال
این همه عمر
این همه کتاب
به زیر همه دنیا خط می کشم…
::
::
انـدوه که از حــد بگــذرد جایش را میدهد به یک بی اعتنایی مـزمـن !
دیـــگـر مـهـم نـیـســت : بــــــــــودن یا نـبـــــــــودن ؛ دوست داشـتــن یا نـداشـتـــن
آنـچه اهـمـیـت دارد کــــشــــداری رخـوتـنـاک حسی است که،
دیگر تـو را به واکـنـش نمیکـشانــــد !
در آن لحظه فـقـط در سکوت غـرق می شـوی و نـگـاه میکـنی و نـگــــــــــاه…
::
::
امان از این بوی پاییز و آسمان ابری که آدم نه خودش می دونه دردش چیه نه دیگران . . .
::
::
چه تفاوت عمیقیست بین تنهایی قبل از نبودنت و تنهایی پس از نبودنت !
::
::
لعنت به بعضی آهنگا
به بعضی خیابونا
به بعضی حرفا
لعنتیا آدمو میبرن به روزایی که واسه از بین بُردنش تو ذهنت ویرون شدی . . .
::
::
شدم مثل یه آدمی که دردو دلش رو تو یه جمعی گفته ، حضار بعد از کلی خنده گفتن
خیلی خوب بود ، این یکی رو نشنیده بودیم !
::
::
آدما از جنس برگن
گاهی سبزن
گاهی پاییزن و زردن
زمستون دیده نمیشن
تابستون سایبون سبزن
آدما خیلی قشنگن
حیــــــــــــــــــف که هر لحظه یه رنگن…
::
::
ای کاش آدما می فهمیدن که خوشبخت شدنشون در گرو بدبخت شدن آدمای دیگه نیست !
::
::
مدتیــــست دلم شکســــته از همان جای قبلـی … !
کاش میشد آخر اسمــت نقطه گذاشت تا دیگر شــــروع نشوی … !
کاش میشـــــــد فریاد بزنم : “ پایــــــان ”
دلم خیـــــــلی گرفته اســـت …………..
اینجا نمیتـــــوان به کسی نزدیـــــــک شـــــــد …
آدمهـــا از دور دوست داشتــــنی ترنــــد … !
::
::
مثل نور که باشی حتی اگر تمام درها را به رویت ببندند پرده ها را هم بکشند ، درزها را هم بگیرند ، باز هم شکافی برای عبور پیدا میکنی !
همه می دانند که نور نام همان فرشته ای است که هرگز پنهان شدن را نیاموخته است . . .
::
::
همه به عیادتم آمدند . . .
یکی برایم یه دسته گل زیبا آورد ، یکی کتاب شعر مورد علاقه ام . . .
یکی بسته شکلات محبوبم . . .
اما من هنوز در فکر اویم که اگر می آمد با دستان خالی اش معجزه میکرد . . .
::
::
کاش دنیا یکبار هم که شده
بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد
این بردهای تکراری برایش؟!
::
::
ﻗﺼﻪ ﯼ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﻫﺎ ، ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺭﺍ ﺳﻔﻴﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . . .
::
::
بازم جمعه و بازم دل تنگ
خدایا کاش جمعه رو از زندگی من برداری
این صبح های خالی و این ظهر های ساکت و غروبهای دلتنگش رو
چه فرقی داره واسه من اگه یه روز از روزای بی حاصلم کم بشه
زمزمه های امروزم رو اینجا به یادگار می ذارم شاید هفته بعد من شش روز باشه…
::
::
دلِ سبــــــزم را گــــــ ــــ ـره زد ..
و رفتـــــــ ــــ ــ تا بـــــــه آرزوهـــایش برســــد ..
::
::
زندگی به من آموخت که هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست . . . !
::
::
مهربانتر از من دیدی ؛ نشانم بده . . .
کسی که بارها بسوزانیش و باز هم با عشق نگاهت کند !
::
::
مگر بین منو تو چقدر فاصله است که هر چقدر سکوت میکنم … نمیشنوی؟
::
::
همیشه باید کسی باشد
تا بغض هایت را قبل از لرزیدن چانهات بفهمد
باید کسی باشد …
که وقتی صدایت لرزید بفهمد
که اگر سکوت کردی، بفهمد …
کسی باشد که اگر بهانهگیر شدی بفهمد
کسی باشد که اگر سردرد را بهانه آوردی برای رفتن و نبودن بفهمد
به توجهش احتیاج داری
بفهمد که درد داری که زندگی درد دارد که دلگیری
بفهمد که دلت برای چیزهای کوچکش تنگ شده است
.
همیشه باید کسی باشد همیشه…!
::
::
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست
       + نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 12:18 توسط امین رمضانی
        |